با دل آگنده از حزن و اندوه
نوشتهء عظيم بابک نوشتهء عظيم بابک

یاد از پاکروان محمود بریالی را با ندا ها ی حزین از گلوی گرفته ، از سینهء تنگ و پر دردیکه استخوان را میگذازد ، آغاز میکنیم.

زنده گی و شخصیت سیاسی زنده یاد محمود بریالی همانند هر بزرگمردی از تاریخ با کلمه ها در پیوند است. اما درین لحظه هایِ ِ اندوهگینِ ِ وداع با او، نمیتوانم کلمه ایرا برای بیان تالم و تاثر بی انتهای خود دریابم.

تاریخ پیدايي ، پویايي و بالنده گی جنبش مترقی ، چپ و دموکراتیک افغانستان و تاریخ مبارزه برای رهايي انسان زحمتکش کشور از قید ستمگریها ، تاریخ داستانها و حماسه های انسانهاست. محمود بریالی یکی از سیما های پردرخشش و یکی از طلایه داران این جنبش و مبارزات بود.

 

به بیان سیاوش کسرايي :

آری آری زندگی زیباست

زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست

گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست

ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست

 

 

با دریغ که پایان این زیبايي با واژهء مرگ گره خورده است. با دریغ که مرگ دشنهء خود را به سینه های پرتپش ما فرو میبرد.

زنده گی محمود بریالی زیبا بود ، وداع با او تلخ و حزین است و یادش مانده گار و جاویدان .

مسیر زنده گی او از دهکدهء کمری کابل تا شهر دورتموند آلمان ، از پرورش در کانون خانوادهء افسر نظامی روشنفکر و وطندوست تا دیار غربت و مهاجرت ، از رهبری کنفرانسهای لیسهء عالی حبییبیه تا بنیانگذاری و رهبری معنوی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی گذشت. او در کوره راه های پیکار و مبارزه برای بهروزی مردم آبديده گردید و در اوج محبوبیت و زعامت دیده بر جهان بست و همچو مشعل تابناک نابهنگام خاموش گردید.

محمود بریالی را همه اعضای خانواده از خرد تا بزرگ، یاران دوران مکتب و دهکده ، پوهنتون کابل و شهرکابل، دوره ماستری و دوکتورا در دانشکای مسکو "بری جان"مینامیدند .این نام بازتابگر آن محبتی بود که او به بهای سجایای پسنديده اخلاقی و معاشرت فرهنگی خود از دوران کود کی نصیب گردیده بود.

درد در امتداد زنده گی با انسانها همراست ، بويژه با آنهاییکه زنده گی خود را وقف آرمانهای والا میسازند. پاکروان محمود بریالی ازین قاعده مستثنا نماند. او درد های بیشمار را متحمل گردید: کسر پا در جریان تظاهرات خیابانی در عنفوان جوانی ، دو بار زندان ، جراحت همسر مهذب ، باتمکین و وفادار ، تبعید ، غربت و مهاجرت و در فرجام مجادله با مرگ در بستر بیماری . او در برابر درد با متانت و شهامت مقاومت کرد و هیچگاه شکایتی بر لب نیاورد.

اما با دریغ که به بیان نادر نادر پور:

 

زین محبسی که زندگی اش خوانند

هرگز مرا توان رهایی نیست

دل بر امید مرگ چه می بندم

دیگر مرا ز مرگ ، جدایی نیست

 

 

شاد روان محمود بریالی در دشوار ترین لحظات زنده گی خود در کنار یاران و رهروانش ایستاد و درفش تشکل دوبارهء مبارزان ترقی ، عدالت ، برابری و دموکراسی را بر افراشت. او بدین باور بود که هر تحرک ما ، مارا دوباره زنده میسازد و سکوت ما نقطهء پایان نهضت مترقی ، دموکرات و عدالتجوی کشور خواهد بود.

اوتصویرگر و نقاش آرمانهای رهروان مبارزات برای انسان نیازمند جامعه بود. سرنوشت نام او را با نهضتی گره زد که خدمتگذاری به انسان تهیدست و نادار کشور را در سرلوحهء اهداف خود حک کرده است . خط جدیدیکه پاکروان محمود بریالی در دوران کنونی پیریزی کرد بر تقارب گرایشات متنوع سیاسی در سمت واحد دستیابی به آرامش جامعه ، رفای همگانی تفاهم و و فاق ، پایان استیلای جهل و سنتزده گی مبتنی است. او در دوران جدید بر ضرورت پاگیری دوبارهء نهضت و مبارزات ترقیخواهانه در کشور ، نهادینه ساختن کثرتگرايي ، تجدد طلبی ، تحمل دگراندیشان و همزمان بر نگهداری ارزشها و معیار های قاعده يي مبارزات ما تاکید میورزید. او توانست توازن و تناسب دقیق بین اصل گرايي در سیاستها و بازنگری در اندیشه ها را دریابد .برهمین مبنا نهضتی را پایه گذاری کرد که اکنون گردان نیرومند سیاسی تلاش برای نیل به آزادی ، ترقی برابری حقوق شهروندان کشور و مقاومت آرام با واپسگرايي را میسازد.

رفیق محمود بریالی با کسی در جدل و ستیز نبود .با لجام گسیختگی و لجاجت در حل مسایل همنوا نبود. به منافع همگانی اولویت قایل بود و در هیچ مقطع زمان و در هیچ فعل و انفعال سیاسی منفعت شخصی خود را معیار و محک نساخته بود. او رهبر سیاسی با تقوا ، سیاستمدار و اقعیتگرا و اندیشمند حقیقت پسند بود.معضلات کنونی کشور، جنبش و گرایشات سیاسی موجود را با دید ژرف و نگرش فراخ تحلیل میکرد.

پاکروان محمود بریالی بزرگمرد سیاست و فرهنگ بود. زنده گی سیاسی و شخصی او بر مبنای ارزشها و معیار های عالی اخلاق و فرهنگ استوار بود. در شخصیت او سجایای نیکوی اخلاقی انسان متمدن و ويژه گیهای فرهنگ میهنی و اسلامی ما مانند رادمردی ، وفا به عهد ، صله رحم ،همدلی و همدردی ، شفقت با همرزمان و رفقا، مهمان نوازی و صفای قلب متبلور گردیده بود. عشق و خدمت بی همتا به همسر و دو فرزندش مظهر درخشندهء ارجگذاری یک رهبر سیاسی به کانون مقدس خانواده و حرمت بمقام شامخ زن است.

درد جدایی و وداع آخر با زنده نام محمود بریالی سالها برسینه های ما سنگینی خواهد کرد اما آرمان او قلب مار را به تپش بیشتر در میاورد.

زنده یاد محمود بریالی زود رفت و چندی بعد در دل خاک در همانجا به آرامش جاویدان میپیوندد که دلیرمرد مشروطه خواه و رهرو نهضت امانی ، غلام فاروق مشهور به گل لالای قهرمان دفن است، فردیکه بیش از دو دهه را در زندان سیاسی نادر خان سپری کرد.

درین روزهای اندوهگین، مراتب همدردی بی پایان خود را به همسر شریف و با نجابت شاد روان محمود بریالی ، استاد جمیله ناهید که زمانی افتخار همکاری در کادر علمی انستیتوت علوم اجتماعی کابل را با ایشان داشتم، از عمق قلب اظهار میدارم.به دلبندان رفیق بریالی ،رومان بریالی و مریم بریالی . به مادران معنوی حزب ، اناهیتا راتبزاد و محبوبه کارمل ، به رفیق توریالی که زمانی از فعالین حوزه های تئوریک حزب بود، به برادران و خواهران و اعضای خانوادهء او ، به محترم شفیق الله توده يي ، به همدلان و رهروان دیروز، امروز و فردای ما و به همه اعضای نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان و رهبر آن محترم شیر محمد بزگر.

 

 


December 13th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها